روضه ـ مادر #روضه حضرت فاطمه
🍁ًًٍلًٍبًٍیًٍکًًٍ ًٍیًٍاًٍحًٌٍسًٍیًٌنًٍ🍁
#روضه_مادر:|
🏴لَگَدی خورد به دَر،دَر که نه،دیوار شِکَست
🏴خانه لَرزید و تَمامِ تَنِ تَب دار شِکَست
🏴سَمتِ دیوارُ در آنقَدر هُجوم آوردَند
🏴عاقِبَت پَهلوی آن مادَرِ بیمار شِکَست
🏴توی آتَش نِگران بود به خود می پیچید
🏴استخوانهای ضَعیفِتَنَش انگار شِکَست
🏴کاش دَر های مدینه وسَطَش میخ نداشت
🏴سینه زَخمی او با نوک مِسمار شِکَست
🏴فِضّه دل خون شد و با بُغض صِدا زَد:ثانی
🏴پای خود را به تَن فاطِمه نَگذار،شِکَست
🏴چه کُند با غَمِ نامَردی این شهر،علی
🏴سینه اش پُر شُده از غُصه تَلَمبار،شِکَست
🏴شُعله میریخت زِ دیوار و دَر بِیت الله
🏴پُشتِ دَر پیرهَنِ شُعله وَری گُفت:علی
🏴بالِ پَروانه که می سوخت و می ریخت زمین
🏴ناله ی خسته تَر از خسته تَری گُفت:علی
💔 السَلامُ عَلَیکَ ایَتُها الصِدیقهُ الشَهیده💔
آخرین نظرات